۱۳۸۸ مرداد ۱۰, شنبه

پنجشنبه دندان گیر

سلام به همه........
من دندونم رو جراحی کردم خلاصه........
خیلی جالب بود.... دکتره میخواست من نبینم داره چی کار میکنه من هم بر وبر داشتم توی عینکش رو نگاه میکردم... اخر گفت تو داری به چی نگاه میکنی؟ گفتم اقای دکتر از تو عینکتون معلومه که دارید چی کار میکنین؟! گفت دختر تو از اون فضولهایی ها!
تو دلم گفتم اگه فضول نبودم که مدیر بازرگانی نمیشدم........ نمیدونم چرا همه مدیر ها فضول هستن؟!
خلاصه اینکه من پنجشنبه نتونستم سرکار برم و برم مصلی .... رابین رفته بود و وقتی برگشت فقط تعریف میکرد تا حرص من در بیاد...
اینم ار شانس منه؟!
ولی واسه همه کسایی که پنج شنبه حضور داشتن سری سبز و دلی شاد ارزو کردم.......

پ.ن: لپ راستم شده اندازه یه دستمبو.......
پ.ن2: با این لپ باد کرده با اعتماد به نفس زیاد تازه سینما هم رفتم..... همه کسایی که دیشب سینما ازادی بودن و یه خانم با یه لپ اندازه دستمبو بودن مژده بدم که من رو ملاقات کردن و خیلی خوشحال باشن.........
پ.ن3: دیدی چه اعتماد به نفسی دارم...
پ.ن4:نقطه جان کامنت شما کار نمیکنه! حالا من چی کار کنم که میخوام با هات صحبت کنم؟!

۳ نظر:

  1. سلام دختر... این مدیر بازرگانی رو خوب اومدی
    هنوز که سنی نداری واسه جراحی دندون...
    تازه هم سن خودمی...
    راستی چرا اینجا درباره الی رو برداشتن؟ (گریه)
    یه مدت گذاشتن حالا که من میخواستم امروز برم یارو میگه برداشتنش...

    پاسخحذف
  2. سلام! خونه نو مبارک! راحت تری یا هنوز عادت نکردی؟ مهم تصمیمی بود که گرفتی و به انجامش رسوندی.
    آب نمک یادت نره. ولرم با نمک کم. موثره.

    پاسخحذف
  3. انشا الله دندان عالی سالم و پایدار.
    حالا فیلم چه طوری بود؟ خوب بود؟

    پاسخحذف

رو دیوار من یادگاری نمی نویسی؟